loading...
shimisanat
farshad بازدید : 47 یکشنبه 10 فروردین 1399 نظرات (0)

چگونه مهارت تفکر استراتژیک خود را نمایش دهیم؟

چگونه مهارت تفکر استراتژیک خود را نمایش دهیم؟

کسب مهارت تفکر استراتژیک اهمیت بالایی در توسعه‌ی فردی دارد، اما توانایی نمایش و اثبات آن، برای کسب مزیت‌های مربوطه مهم‌تر به نظر می‌رسد.

 

توسعه‌ی مهارت‌های تفکر استراتژیک به‌تنهایی برای ارتقاء شخصی و شغلی کافی نیست. برای پیشرفت در کسب‌وکار باید توانایی نمایش مهارت‌ها را نیز داشته باشیم. رهبران کسب‌وکار توجه زیادی به درگیری فکری شما دارند. به‌علاوه آن‌ها برای ارتقاء و بهبود شرایط شغلی شما، بیش از همه به آمادگی برای تصمیم‌های بزرگ دقت می‌کنند.

برای نشان دادن مهارت‌های تفکر و خصوصا تفکر استراتژیک، از خود بپرسید: «آیا مردم می‌دانند که من چه موقعیتی دارم؟» اگر پاسخ به این سؤال منفی باشد،‌ چه کارهایی باید انجام دهیم تا ظرفیت‌های خود را به نمایش بگذاریم؟ به‌علاوه نمایش توانایی اضافه کردن ایده‌های جدید نیز اهمیت بالایی دارد. برای نشان دادن چنین مهارتی، باید در پروژه‌های جدید تلاش کنید تا چگونگی گسترش درک و فهم خود را ورای از کاربردهای کنونی نشان دهید.

همه‌ی ما می‌دانیم که توسعه‌ی مهارت‌های تفکر استراتژیک، اهمیت بالایی دارد؛ اما بسیاری نمی‌دانند که نشان دادن مهارت‌ها به رئیس مستقیم یا دیگر مدیران ارشد، چه تأثیر بالایی در توسعه‌ی کسب‌وکار و موقعیت شغلی دارد. مهارت تفکر استراتژیک به رئیس شما نشان می‌دهد که توانایی تفکر فردی و تصمیم‌گیری با هدف پیشرفت سازمان را برای آینده دارید. مهارت مذکور نشان می‌دهد که شما در خلأ تفکر نمی‌کنید و تأثیر تصمیم و رویکرد خود را بر دیگر بخش‌های سازمان و جهان پیرامون هم مدنظر قرار می‌دهید.

توضیحات بالا نشان می‌دهد که تفکر استراتژیک به‌تنهایی یک مهارت محسوب می‌شود و توانایی در نشان دادن آن، مهارتی مجزا خواهد بود:

  • توسعه‌ی مهارت‌های اساسی تفکر استراتژیک نیازمند قرارگیری در موقعیت‌های استراتژیک خواهد بود. به‌علاوه باید اطلاعات گسترده‌تری را ترکیب کنید و در فرهنگی مملو از کنجکاوی دخیل شوید. درنهایت باید تجربه‌هایی کسب کنید که مهارت شناسایی الگوها را در موقعیت‌های گوناگون تقویت کند. به همین دلیل بسیاری از برنامه‌های توسعه‌ی مهارت‌های رهبری نیازمند تغییر در شغل، پروژه‌های چندکاربره و رویارویی با رهبران ارشد سازمان هستند. همه‌ی این موارد به توسعه‌ی مهارت تفکر استراتژیک کمک می‌کنند.

  • نمایش تفکر استراتژیک بیشتر به مهارت‌های بازاریابی و فروش شخصی مربوط می‌شود. درواقع فرد باید بتواند ارتباطات گسترده و فعالانه‌ای مرتبط با رویکردهای استراتژیک خود ایجاد کند. همچنین شجاعت به‌چالش‌کشیدن دیگران و ارائه‌کردن ایده‌های استراتژیک، توانایی‌‌های تفکر را به رئیس و همکاران نشان می‌دهد.

به‌عنوان نمونه‌ای از توسعه و نمایش مهارت‌های تفکر استراتژیک، داستانی خیالی را تصور کنید. تیم واترز، معاون ارشد یک شرکت فعال در حوزه‌ی زنجیره‌ی تأمین بود که امید به ارتقاء شغلی و فعالیت به‌عنوان معاون ارشد اجرایی بین‌المللی شرکن داشت. او متوجه شد که برنامه‌های ارتقاء او در شرکت متوقف شده‌اند. تیم اعتبار خوبی در پاسخگویی به رهبران بخش‌های گوناگون سازمان داشت و تلاش زیادی برای فعالیت و پیشرفت دائمی واحدهای متنوع می‌کرد.

 

نوآوری و تغییر استراتژیک

برای نشان دادن تفکر استراتژیک، می‌تواند توانایی استفاده از دانش برای عملی کردن ایده‌ها را نشان دهید. صرف‌نظر از سطح کاری، می‌ةوانید تفکر استراتژیک را با اجرا کردن یک پروژه‌ی نوآورانه نشان دهید که درک شما از موقعیت را فراتر از وضعیت کنونی به نمایش بگذارد.

چگونه مهارت تفکر استراتژیک خود را نمایش دهیم؟

تیم انرژی و چشم‌انداز جدید خود را به فرایند برنامه‌ریزی استراتژیک تبدیل کرد که درنهایت به پیشنهادهایی رسمی برای گروه زنجیره‌ی تأمین تبدیل شد. او پروژه‌ها و نقاط عطف آ‌ن‌ها را با کل سازمان در میان گذاشت و به‌نوعی نمایشی قوی‌تر از برنامه‌های خود نشان داد. او قبلا چنین برنامه‌هایی را در پشت صحنه و بدون نمایش کافی انجام می‌داد. پیشنهادهای جدی برای تغییرهایی با ارزش افزوده، برای تیم و همکارانش نتایج مثبتی داشت. او احساس اعتماد به نفس بیشتری داشت، چون از حالت منفعلانه خارج شده بود.

تغییر مسیر تیم برای نمایش هرچه بیشتر توانایی تفکر استراتژیک، به زمان زیادی نیاز داشت؛ البته با گذشت زمان رئیس، همکاران و گروه تحت مدیریتش متوجه تغییرات شدند و آن‌ها را مثبت ارزیابی کردند. مسیر پیشرفت او نشان می‌دهد که تغییر از فضای منفعلانه به تلاش برای ایجاد تغییرهای بنیادی، کلیدی اساسی در نمایش تفکر استراتژیک و تأثیرات آن محسوب می‌شود.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 40 یکشنبه 10 فروردین 1399 نظرات (0)

برای جذب و حفظ کارمندان جوان و بااستعداد در سازمان خود باید چه کارهایی انجام دهیم؟ انتظارات این نسل از محیط کارشان چیست؟

بهترین راهکارها برای مدیریت نسل جوان در محیط کار

بیش از یک دهه از ورود نسل هزاره به بازار کار می‌گذرد. نسل هزاره اصطلاحی است که به متولدین سال‌های ۱۹۸۰ تا ۲۰۰۰ اطلاق می‌شود. به‌محض ورود این نسل به دنیای کار انتقادات تند و تیزی از سوی کارفرمایان به سمت آن‌ها روانه شد. کارفرمایان هنگام صحبت با آن‌ها سر خود را به نشانه‌ی تأسف تکان می‌دادند و انتظار پیشرفت آن چنانی برای‌شان نداشتند. اما آیا ما واقعاً درباره‌ی این نسل درست فکر می‌کنیم؟

نیروهای قبلی کار در حال بازنشسته شدن هستند و هر روز تعداد بیشتری از نسل هزاره وارد سازمان‌ها و شرکت‌ها می‌شوند. بنابراین نکته‌ی مهم این است که بدانیم در سر نسل هزاره چه می‌گذرد. چالش‌های کار با آن‌ها چیست و چه انتظاراتی از محیط کار دارند.

۱- کاری ارزشمند خلق کنید

مطالعات گالوپ نشان می‌دهد میزان تغییر شغل نسل هزاره سه برابر سایر نسل‌ها است. ۶۰ درصد پاسخ‌دهندگان به نظرسنجی‌ گالوپ در همان لحظه پیشنهاد‌ شغلی تازه‌ای داشتند. بسیاری از ما تصور می‌کنیم این مسئله کاملاً طبیعی است زیرا این نسل جوان نمی‌تواند مانند نسل‌های گذشته مسئولیت‌پذیر و قابل‌اعتماد باشد. اما شایسته است این بار به مسئله از دید معنادار بودنِ کار، توجه کنیم. این نسل به‌دنبال شغلی می‌گردد که ازنظر خودش ارزشمند باشد و بنابراین تا رسیدن به آن، شغل خود را به‌دفعات عوض می‌کند.

۲- آموزش دهید

نسل هزاره بیش از هر چیز دیگری به آموزش اهمیت می‌دهد. آن‌ها می‌خواهند در سازمانی کار کنند که مرتباً چیزهای تازه‌ای برای فراگیری داشته باشد، در مسیر رشدشان مدام بازخوردهای مؤثر بگیرند و بتوانند از کمک‌های راهنما و مربی استفاده کنند. بنابراین به‌عنوان مدیر باید تک‌تک کارکنان نسل هزاره‌ی خود را بشناسید و از اهداف کاری و زندگی‌شان مطلع شوید تا بتوانید متناسب با استعدادهای آن‌ها برایشان مسیر پیشرفت ترسیم کنید.

بهترین راهکارها برای مدیریت نسل جوان در محیط کار

۳- آنلاین باشید

مدت‌ها است عمر جلسات حضوری طولانی و تماس‌های تلفنی به سر رسیده است، هرچند هنوز برای نسل‌های گذشته حفظ این ابزار ارتباطی جزو قاعده‌های اصلی محیط کار محسوب می‌شود اما نسل‌ هزاره که از کودکی با ابزارهای دیجیتال سر و کار داشته‌اند، به خاطر محبوبیت بیش‌ از اندازه‌ی فناوری و رسانه‌های اجتماعی بیش‌ از حد درگیر ارتباطات دیجیتال شده‌اند. بنابراین مهم است که این تمایل آن‌ها را به‌حساب بی‌ادبی نگذارید بلکه بدانید آن‌ها بیشتر از هر نسل دیگری در تمام طول ساعات شبانه‌روز در دسترس و پاسخگو هستند. مطمئن شوید نسل هزاره با شیوه‌های ارتباطی سازمان شما احساس راحتی می‌کنند. یک شیوه‌ی ارتباطاتی مناسب را انتخاب کرده و همان را دنبال کنید.

۴- سرعت پاسخگویی را بیشتر کنید

نسل هزاره از اینکه بخواهد برای یافتن پاسخ سؤالاتش سلسله‌مراتبی طولانی را طی کند، متنفر است. از نسلی که در روزگار سفارش آنلاین و فست فود بزرگ شده، به‌سختی می‌توان توقع صبر داشت. آن‌ها می‌خواهند مستقیم و بدون مانع به مقصد برسند و با انجام این کار حس راحتی و توانمندی می‌کنند. بنابراین در اتاق خود را به روی آن‌ها باز بگذارید یا پیام‌هایی که از سمت آن‌ها دریافت می‌کنید را تا جای ممکن سریع‌تر نگاه کنید. مطمئن باشید آن‌ها با ایده‌ها و فکرهای فوق‌العاده‌شان این کار شما را جبران خواهند کرد.

۵- تصورات اشتباه را کنار بگذارید

خود را درگیر تصورات اشتباهی که درباره‌ی این نسل وجود دارد نکنید. برای انجام کارها و رساندن کشتی شرکت به مقصد موفقیت، همه‌ی نسل‌ها باید دست در دست هم کار کنند. برای موفق شدن غرور را کنار بگذارید و متوجه باشید هیچ نسلی بر نسل دیگر برتری ندارد.

۶- نظرسنجی کنید

برای کنار آمدن با قوانین این نسل فقط یک‌ راه دارید: از آن‌ها سؤال بپرسید. بخشی از فرایند استخدام را به مصاحبه با آن‌ها اختصاص دهید. مرتباً از آن‌ها نظرسنجی کنید تا مشخص شود چه چیزی روی روال است و چه چیزهایی از روال خارج‌ شده‌اند. اما در صدر تمام این موارد، بدانید کار کردن با نسل خلاق امروز اصلاً کار دشواری نیست؛ فقط کافی است اندکی با آن‌ها وقت بگذرانید تا هرچه در ذهن دارند را به زبان بیاورند.

farshad بازدید : 40 یکشنبه 10 فروردین 1399 نظرات (0)

در سراسر دنیا تعاریف متعددی از مفهوم رهبری تیم وجود دارد اما تنها تعداد کمی از آن‌ها که معنی جهت‌گیری هویت فردی را دارند، صحیح هستند.

تصورات غلط و عوامل شکست در رهبری یک تیم

 

انسان از ۲۰۰ سال گذشته تقریبا در تمام زمینه‌ها پیشرفت‌های بزرگی داشته است. بااین‌حال، براساس نقص‌های موجود می‌توان گفت انسان هنوز در رهبری به مهارت نرسیده است؛ اما مشکل کجاست؟ شاید مشکل اصلی به روش تعریف و درک این کلمه مربوط باشد. در ادامه به سه تصور غلط یا سوءبرداشت بزرگ درباره‌ی رهبری اشاره شده است.

۱. رهبری به‌معنی تأثیرگذاری بر دیگران برای دستیابی به هدفی است

راجیو پشاواریا نویسنده‌ی اصلی این مقاله، اغلب اوقات همایش‌های رهبری خود را با دسته‌بندی افراد حاضر به چند گروه کوچک آغاز می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد این جمله را در ۱۵  کلمه یا کمتر، تکمیل کنند:«رهبری به‌معنی …». صرف‌نظر از تعداد مخاطب یا محل برگزاری همایش، تقریبا تمام گروه‌ها تعریف یکسانی را از رهبری ارائه می‌دهند. تعریف آن‌ها را می‌توان در این جمله خلاصه کرد:

رهبری به عمل هدف‌گذاری مشترک و تشویق یا تحریک افراد به همکاری برای رسیدن به آن هدف مشترک اطلاق می‌شود.

گرچه افراد در نقاط مختلف جهان به زبان‌های مختلفی صحبت می‌کنند اما جوهر تعریف تمام آن‌ها تقریبا یکسان است. رهبری به‌معنی وظایفی است که رهبر برای مردم انجام می‌دهد؛ اما آیا چنین تعریفی صحیح است؟ برای مثال رهبرهایی مانند مهاتما گاندی، نلسون ماندلا و مارتین لوتر کینگ جی‌.‌آر با هدف انجام‌وظیفه برای دیگران به این مقام نرسیده‌اند. آن‌ها صرفا اهداف شفاف و مشخصی را برای خود تنظیم کرده‌اند؛ و انگیزه‌ی خود را برای نبرد بی‌پایان به سمت هدف خود بالا برده‌اند، درنتیجه به مدل‌های قدرتمندی تبدیل شدند که در طول سال‌ها الهام‌بخش افراد دیگر بودند و باعث شدند افراد زیادی به مسیر آن‌ها ملحق شوند. به‌گفته‌ی مهاتما گاندی:

«پیام من همان زندگی من است»

تصورات غلط و عوامل شکست در رهبری یک تیم

۲. رهبری به‌معنی داشتن اختیار برای ایجاد تغییر است

پشاواریا در اقدام جالب دیگری از مردم می‌خواهد رهبران و سران کشورهای خود را نام ببرند. آن‌ها بلافاصله پس از شنیدن این سؤال نام رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر خود را به زبان می‌آورند. سپس از آن‌ها می‌خواهد نام رهبر شرکت را بگویند و آن‌ها بدون هیچ تردیدی نام رئیس، مدیرکل یا مدیرعامل خود را می‌گویند؛ اما با مطرح کردن سؤال سوم با سکوت حیرت‌آوری روبه‌رو می‌شود: آیا رهبری به‌معنی داشتن جایگاه و اختیار است؟

معمولا اغلب افراد بر این باورند، فردی که دارای رسمی‌ترین جایگاه و قدرت در گروه است همان رهبر است؛ اما آیا همیشه قدرتمند‌ترین شخص، رهبری افراد را بر عهده دارد؟ آیا رهبری به‌معنی جایگاهی است که شخص اشغال می‌کند یا کاری که انجام می‌دهد؟

۳. اطاعت = رهبری

اغلب افراد به‌اشتباه اطاعت را رفتار مقابل رهبری می‌دانند. آن‌ها نه‌تنها این دو مفهوم را اشتباه می‌گیرند بلکه دنباله‌روی یا اطاعت را مشابه رهبری ارزش‌گذاری می‌کنند. آن‌ها ناخودآگاه هر روز به این مفهوم تن می‌دهند. تا جایی که حتی اگر به آن‌ها در این مورد هشدار داده شود، مخالفت می‌کنند؛ اما وقتی با مثال‌ها روبه‌رو می‌شوند، سکوت اختیار می‌کنند. این مثال را در نظر بگیرید:

والدین، معمولا از اطاعت فرزندان خود لذت می‌برند؛ اما سرکشی آن‌ها را تحمل نمی‌کنند؛ اما کودک خیلی زود متوجه می‌شود که تنها راه رسیدن به پاداش والدین، اطاعت از حرف‌های آن‌ها است. والدین هم همیشه فکر می‌کنند صلاح فرزندان خود را می‌شناسند درحالی‌که متوجه نیستند با این رفتار فرزندان خود را صرفا دنباله‌رو یا مطیع بار می‌آورند. بااین‌حال باز هم امیدوار هستند رهبران خوبی را تربیت کنند.

چنین تصور غلطی با رفتن کودک به مدرسه هم تکرار می‌شود. در اغلب کلاس‌های درس سراسر جهان، مطیع‌ترین دانش‌آموز، برای معلم عزیز و دوست‌داشتنی است. حتی معمولا مطیع‌ترین کودکان به‌عنوان الگوی بی‌نقص یا نماینده‌ی کلاس منصوب می‌شوند. در اینجا باز هم پاداش اطلاعات مترادف با رهبری تلقی می‌شود.

سالانه میلیاردها دلار صفر توسعه‌ی رهبری در سراسر دنیا می‌شود؛ اما به دلیل نبود تعریف دقیق و شفاف از مفهوم رهبری، رهبری خوب به‌ندرت در دنیا دیده می‌شود. به دلیل همین برداشت‌های غلط، اکثر کارمندان آموزش غلط می‌بینند. دوره‌های مربوط به این بحث شامل مهارت‌های تأثیرگذاری، مشارکت، شبیه‌سازی بهترین اقدام‌ها و هوش هیجانی هستند. براساس نمونه‌های بالا، رهبری نه به‌معنی تأثیرگذاری بر دیگران یا دستور دادن به آن‌ها است نه به‌معنی تقلید از بهترین کارها. بلکه رهبری به‌معنی هدایت و جهت‌دهی به زندگی فردی است؛ اما این هدف چگونه محقق می‌شود؟ با میل فزاینده به خلق آینده‌ای بهتر و تسلیم نشدن در شرایط سخت. به‌طورکلی رهبری را می‌توان به موارد ذیل خلاصه کرد:

۱. زندگی براساس مجموعه‌ای از ارزش‌های شخصی به‌طوری‌که تحت هیچ شرایطی نباید از آن‌ها دست کشید.

۲. تصور و دنبال کردن هدفی براساس همان ارزش‌ها، هدفی که والاتر از خود شخص باشد.

۳. قدرت برخاسته از باور فردی به هدفی با ارزش که تحت هیچ شرایطی نباید آن‌ را تسلیم کرد.

بنابراین برای اینکه بدانید رهبر خوبی هستید یا خواهید شد این سؤال‌ها را از خود بپرسید؟

۱. درک شما از رهبری واقعی چیست؟ آیا درک شما به سمت تأثیرگذاری، مدیریت و تشویق دیگران است یا به سمت انگیزه دادن به خود برای آینده‌ای بهتر؟

۲. منبع اصلی اعمال قدرت شما بر دیگران کجاست؟ اختیارات رسمی یا ارزش‌ها و هدف؟

۳.  آیا تابه‌حال ناآگاهانه مفاهیم اطاعت و رهبری را اشتباه گرفته‌اید؟

۴.  آیا خیلی ساده زندگی می‌کنید یا به زندگی خود جهت می‌دهید؟

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 45 یکشنبه 10 فروردین 1399 نظرات (0)

امروزه، یادگیری مستمر و حتی مادام‌العمر به یکی از معیارهای ضروری در موفقیت صاحبان کسب‌وکار و تیم آن‌ها تبدیل شده است.

 

شکیل اونیل، چه ارتباطی با این نام مشهور برقرار می‌کنید؟ احتمالا نام او را در میان بزرگ‌ترین بازیکنان بسکتبال جهان دیده‌اید یا با شنیدن اسم او قد و وزنش را تصور می‌کنید: ۲.۱۶ متر قد و ۱۴۷ کیلوگرم وزن. شاید هم او را به‌عنوان کارشناس ورزشی یا مجری برنامه‌ی Inside the NBA می‌شناسید. اونیل در تمام این نقش‌ها شناخته شده است؛ اما مهم‌تر از هرچیز، او کل عمر خود را به یادگیری اختصاص داده است.

اونیل در سال ۱۹۹۲، دانشگاه ایالتی لویزیانا را ترک کرد تا به NBA ملحق شود؛ اما همان زمان به مادرش قول داد روزی حتما تحصیلات خود را ادامه دهد. در سال ۲۰۰۰ و زمانی‌که در تیم لس‌آنجلس لیکرز بازی می‌کرد، توانست ازطریق دوره‌های آموزش ازراه‌دور مدرک لیسانس خود را دریافت کند.

سپس، تحصیلات خود را ادامه داد و مدرک دکتری MBA گرفت و درادامه، درباره‌ی فیلم‌برداری و ورزش‌های رزمی ترکیبی مطالعه کرد. او در مجموعه‌ی وسیعی از نقش‌های تلویزیونی ظاهر شد و پنج آلبوم استودیویی منتشر کرد و حتی افسر پلیس شد. بااین‌حال، تمام این‌ها برایش کافی نبود و حالا به کارآفرین و سرمایه‌گذار تبدیل شده است.

اونیل عاشق تجربه‌های جدید است و داستان او نشان می‌دهد هیچ‌وقت برای توسعه‌ی چشم‌انداز دیر نیست. یادگیری حتی با گذشت زمان زیادی از فارغ‌التحصیلی دبیرستان و دانشگاه، نقشی مهمی در زندگی افراد ایفا می‌کند. به‌گفته‌ی جیم ران، سخنران انگیزشی، موفق‌ترین افراد جهان افرادی هستند که تمام عمرشان را صرف یادگیری می‌‌کنند و تحصیلات مستمر را مسئولیت خود می‌دانند. تحصیلات رسمی حس امید به زندگی و خودآموزی حس خوشبختی را افزایش می‌دهد.

چرا یادگیری مستمر برای کارآفرینان ضروری است؟

چرا دانش ارزشمند است؟

فلسفه‌ی ذن مفهومی به‌معنای ذهنیت تازه‌کار دارد. در این مفهوم، انسان باید به موقعیت‌های جدید وارد شود و به‌عنوان شخصی تازه‌کار یا مبتدی تجربه کسب کند. در این فلسفه، ذهن باید باز و آماده‌ی پذیرش ایده‌ها و دیدگاه‌های تازه باشد. رویکرد ذهن تازه‌کار می‌تواند به افزایش خلاقیت، تواضع و قدردانی منجر شود.

ایتکین تانک، رئیس و بنیان‌گذار شرکت JotForm و نویسنده‌ی اصلی این مقاله، در شرکت خود معمولا با هدف اشتراک‌گذاری مهارت‌ها و استراتژی‌های جدید و توسعه‌ی چشم‌انداز به‌دنبال مشاورانی در سطح جهانی است. برای مثال، تانک در زمینه‌هایی مثل SEO یا زمینه‌های دیگری که تخصص لازم را ندارد، از این روش استفاده می‌کند.

تانک به‌عنوان مدیرعامل و کارآفرین شرکت همیشه برای افزایش اطلاعاتش تلاش می‌کند. او بلاگ‌های مختلف و سایت‌های صنعتی و انتشارات استارتاپ را مطالعه می‌کند و همیشه کتاب با خود به‌همراه دارد و سعی می‌کند حضور فعال خود در انجمن‌های متعدد بحث را حفظ کند.

در اقتصاد اطلاعاتی کنونی، یادگیری مستمر انتخابی نیستِ بلکه ضرورت است. به‌گفته‌ی پیتر دیاماندیس، سهولت دسترسی و کاهش اعتبار پول باعث می‌شود کالاها و خدمات روزبه‌روز ارزان‌تر و حتی گاهی رایگان شوند. برای مثال، سایت Craiglist سهولت طبقه‌بندی را افزایش داده یا iTune صنعت موسیقی را رایگان کرده و مهم‌تر از هرچیز گوگل جمع‌آوری داده‌ها و پژوهش و دسترسی به اطلاعات را تقریبا رایگان و بی‌ارزش کرده است.

درمقابل، ارزش اطلاعات روزبه‌روز بیشتر می‌شود؛ به‌ویژه وقتی به نوآوری منجر یا برای بهبود فناوری‌های جدید از آن استفاده شود. به‌همین‌دلیل، یادگیری مهم‌ترین سرمایه‌گذاری در کسب‌وکار است. صرف‌نظر از اینکه بازاریابی دیجیتال بخوانید یا زبان جدیدی یاد بگیرید، باید بیاموزید چگونه یادگیرنده‌ی خوبی باشید.

استراتژی‌هایی برای یادگیری بهتر

فراشناخت (آگاهی از شناخت خود) به تفکر درباره‌ی تفکر خود گفته می‌شود. اوریچ بوسر، مشاور و مؤلف، دراین‌باره می‌گوید:

لازم است همیشه سؤال‌هایی این‌چنینی از خود بپرسیم: آیا واقعا به این ایده می‌رسم؟ آیا می‌توانم آن را برای یکی از دوستانم توصیف کنم؟ هدف من چیست؟ آیا نیاز به دانش پس‌زمینه دارم یا تمرین بیشتر؟

فرایندهای فراشناختی مانند برنامه‌ریزی و نظارت و تفکر می‌توانند به بهبود یادگیری منجر شوند (علاوه‌بر هوش و زمانی‌که صرف یک موضوع می‌کنید). مارسل وینمن، مدیر آموزشی و پژوهشی مؤسسه‌ی فراشناخت، براساس بررسی‌های دو دهه‌ی اخیر به این نتیجه رسیده مهارت‌های فراشناختی مناسب می‌توانند به یادگیری سریع‌تر و انجام وظایف ناآشنا کمک کنند.

نکته: تفکر درباره‌ی روش یادگیری اهمیت دارد. اگر به‌دنبال رشد کسب‌وکار خود هستید و می‌خواهید در فضای رقابت باقی بمانید و نوآوری داشته باشید، باید به یادگیری ادامه دهید. درادامه، چهار روش برای ادامه‌ی تحصیل و آموزش روزانه ارائه می‌کنیم.

چرا یادگیری مستمر برای کارآفرینان ضروری است؟

۱. تکرار

تمام افراد در مرحله‌ای از زندگی خود باید آزمون بدهند یا مطلبی را ارائه کنند. معمولا با نزدیک‌شدن به ضرب‌الاجل یا مهلت تعیین‌شده، سرعت جذب اطلاعات هم افزایش پیدا می‌کند؛ اما مرور اطلاعات در چند جلسه‌ی مجزا یا روش تکرار فاصله‌دار مؤثرتر است.

به‌نقل از جان مدینا، مؤلف کتاب قوانین مغز، تنظیم اطلاعات تکراری در چند بازه بهترین روش برای به‌خاطر‌سپردن آن‌ها است. یادگیری تنها زمانی به ثمر می‌رسد که به‌جای واردکردن یک‌جای اطلاعات جدید، آن را به‌تدریج وارد مغز کنید.

برای مثال، فرض کنید می‌خواهید زبان ژاپنی یاد بگیرید. براساس روش تکرار فاصله‌دار، باید برنامه‌ای مروری تنظیم کنید. هر روز زمانی را برای مطالعه کنار بگذارید که می‌تواند بین واژگان و دستور زبان متغیر باشد. مطالعه‌ی بی‌وقفه‌ی ۳۰ دقیقه‌ای بهترین روش برای به‌خاطرسپردن است.

سپس، درباره‌ی روش ذخیره‌سازی و سازمان‌دهی اطلاعات تصمیم بگیرید. فلش‌کارت‌های قدیمی شاید مؤثر باشند؛ اما می‌توانید از نرم‌افزارهایی مثل SuperMemo یا Evernote یا Duolingo هم استفاده کنید. در مرحله‌ی آخر، روشی برای ردیابی پیشرفت خود پیدا کنید؛ زیرا مشاهده‌ی پیشرفت انگیز‌ی ادامه‌ی کار را افزایش می‌دهد. یادگیری با روش تکرار فاصله‌دار سریع‌تر می‌شود و علاوه‌بر این اطلاعات وارد حافظه‌ی بلندمدت می‌شوند.

۲. انعکاس

مغز برای یکپارچه‌سازی اطلاعات به زمان و فضا نیاز دارد. برای مثال، خواب امکان استراحت کامل شناختی را فراهم می‌کند. در زمان خواب، مغز اطلاعات را یکپارچه‌ می‌کند. براساس پژوهشی که در سال ۲۰۱۶ روی افرادی انجام شد که زبان خارجی مطالعه می‌کنند، مشخص شد خوابیدن بین جلسه‌های یادگیری نه‌تنها زمان تمرین را کاهش می‌دهد؛ بلکه به بهبود حافظه‌ی بلندمدت کمک می‌کند و درمقابل، کم‌خوابی یا بی‌خوابی می‌تواند قابلیت یادگیری را مختل کند.

البته، یادگیری مترادف حفظ‌کردن نیست؛ بلکه چگونگی پردازش و کاربرد اطلاعات اهمیت دارد. بسیاری از افراد تصور می‌کنند فقط درصورت فعالیت و آمادگی ذهنی می‌توانند ایده‌ها و مفاهیم جدید را وارد مغز خود کنند؛ اما ذهن در شرایط آرامش و فعالیت‌نکردن، بیشتر پذیرای اطلاعات جدید است.

۳.  تدریس

آلبرت اینشتین می‌گوید:

اگر نمی‌توانید موضوعی را به زبان ساده توصیف کنید؛ یعنی آن را به‌خوبی یاد نگرفته‌اید.

این جمله‌ی هوشمندانه از مردی درخشان و معلمی است که به‌اعتقاد او، بهترین روش یادگیری، توصیف آن برای شخص دیگری است. این روش بر اصل هرم یادگیری استوار است که براساس آن، ۹۰ درصد از آموخته‌ها در تدریس آن به دیگران یا کاربرد سریع اطلاعات به‌دست می‌آید.

درمقابل، تنها ۱۰ درصد از آموخته‌ها صرفا با مطالعه و ۵ درصد آن در سخنرانی به‌دست می‌آیند؛ ازاین‌رو، کاربرد اطلاعات اهمیت زیادی دارد. در روش فینمان از برنامه‌ی فوری استفاده می‌شود (نام این روش از نام فیزیک‌دان برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، ریچارد فینمان گرفته شده است). این روش در چند مرحله‌ی ساده به یادگیری عمیق و سریع کمک می‌کند:

مطلب را به کودک آموزش دهید و شکاف‌های اطلاعاتی را مرور و شناسایی و آن را به داستانی ساده و مستقیم تبدیل کنید. سپس، به شخص دیگری منتقل کنید.

تانک در JotForm از روش همکاری مشترک برای انتقال مفاهیم استفاده می‌کند. این روش برای سپردن وظایف به سایرین به‌منظور صرفه‌جویی در وقت و پرداختن به کارهای مهم‌تر مفید است. تانک برای انتقال مفهوم یا آموزش کار مدنظر، کنار کارمند خود می‌نشیند و او را راهنمایی می‌کند؛ بدین‌ترتیب می‌تواند به عیب‌های خود پی ببرد.

۴. انتقال

ایلان ماسک، کارشناسی میان‌رشته‌ای است که در اواسط ۴۰ سالگی توانست به جایگاه مدیریتی شرکت‌های چندمیلیون‌دلاری در زمینه‌های نرم‌افزار، انرژی، حمل‌ونقل و هوافضا دست پیدا کند. باوجوداین، او چگونه توانست در تمام این زمینه‌ها به موفقیت برسد؟ او از روش انتقال یادگیری برای انتقال دانش خود از زمینه‌ای به زمینه‌ی دیگر استفاده کرد.

برای مثال، اگر درزمینه‌ی فروش مهارت دارید، از آن برای سرمایه‌گذاری استفاده کنید یا از روش توجه برای رهبری نشست‌های تیمی بهره ببرید. در این روش، با بی‌نهایت انتخاب روبه‌رو هستید. ماسک از فرایندی دومرحله‌ای برای انتقال یادگیری استفاده کرد: در درجه‌ی اول اطلاعات خود را به اصول ابتدایی و اصلی تجزیه کرد و سپس، درزمینه‌ی جدید آن‌ها را بازسازی کرد.

ازآنجاکه هر زمینه‌ای با فناوری ادغام می‌شود، ماشین‌ها خیلی زود جایگزین محصولات و خدمات می‌شوند. تنها متفکران چندبعدی با دانش چندرشته‌ای می‌توانند در چنین بازاری رشد کنند. کارآفرینان دنیای جدید با مزیت‌های واضحی روبه‌رو هستند؛ اما توانایی تحلیل و نوآوری و تطبیق به تمایز آن‌ها منجر می‌شود؛ بنابراین، یادگیری مادام‌العمر شکیل اونیل، روش مطمئنی برای حفظ ارتباط با بازار است.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 133 جمعه 23 اسفند 1398 نظرات (0)

کربن را می‌توان یک عنصر استثنائی در جدول تناوبی دانست. شیمی گسترده ترکیبات کربنی تا به آن حد است که یکی از گرایش‌های رشته شیمی با عنوان شیمی آلی به‌طور کامل به بررسی ترکیبات این عنصر از جدول تناوبی می‌پردازد. پیوند کوالانسی هر اتم کربن با انواع دیگر اتم‌ها یا اتم‌های کربن دیگر، ساختا­رهای نامحدود و بسیار متنوعی را ایجاد می­کند.

از جهت دیگر بسیاری از ترکیباتی که در طبیعت طی روش‌های طبیعی سنتز، ساخته می‌شوند نیز از خانواده ترکیبات آلی (کربنی) هستند. گستره وسیعی از ترکیبات شامل ترکیبات متنوع نفتی تا مواد دارویی و بسپارهای آلی زیرمجموعه ترکیبات کربن قرار می‌گیرند. در نانوفناوری نیز، ترکیبات کربنی دسته مهم و مشخصی را به خود اختصاص می‌دهند که با عنوان نانوساختارهای کربنی خوانده می‌شوند.

نانوساختارهای کربنی خصوصیات فیزیکی-شیمیایی منحصر به فردی از خود نشان می‌دهند و نقش گسترده‌ای در زمینه فناوری‌های نوین و پیشرفته دارند. مطالعه شیمی پایه ترکیبات کربنی می‌تواند راهگشای درک بسیاری از خصوصیات نانوساختارهای کربنی و همچنین اصلاح ساختاری آن­ها باشد.

ساختارهای کربنی گستره وسیعی از تنوع و کاربرد را در شیمی به خود اختصاص داده‌اند. این گستردگی به‌دلیل شیمی خاص اتم‌های کربن است. کربن در انواع میکروسکوپی مختلفی وجود دارد، ترکیباتی همچون گرافیت، الماس، کربن‌های بی‌شکل (آمورف)، فولرن (Fullerene)، نانوالیاف کربنی  (Carbon Nanofibers, CNFs)، نانولوله‌های کربنی (Carbon Nanotubes, CNTs)  و گرافن (Graphene) از این دسته‌اند. گرافن جدیدترین عضو خانواده مواد کربنی گرافیتی چند بعدی است.

معرفی و کاربرد محصول گرافن کوانتوم دات

فولرن به‌عنوان یک نانوماده صفر بعدی (D)، نانولوله‌های کربنی به‌عنوان نانوماده یک بعدی (1D) و گرافیت به‌عنوان یک ماده سه بعدی (3D) در نظر گرفته می‌شوند. فرم‌های مختلف کربنی می­‌توانند از نظر ساختار و خصوصیات بسیار متفاوت باشند.

کربن و مشتقات آن از گرافیت تا نانولوله کربن و فولرن، و دو عضو جدید خانواده کربن، گرافن و مواد کربن لومینسیستی در سال  2004، به­عنوان یکی از عناصر ضرووری ارگانیسم­های زنده، صنعت و جامعه، همیشه در زمینه توسعه علم و فناوری مدرن نقش مهمی دارند. گرافن به دلیل خواص عالی الکتریکی، مکانیکی و نوری، در دهه گذشته موجب توجه فراوانی شده است.

کوانتوم دات

هنگامی که ابعاد یک ماده به صورت پیوسته از مقیاس بزرگ به مقیاس کوچک کاهش یابد، خواص ماده در ابتدا ثابت می‌ماند، اما به تدریج با نزدیک شدن این ابعاد به محدوده‌ی نانو (محدوده‌ی بین ۱ تا ۱۰۰ نانو متر) خواص ماده تغییرات چشم‌گیری می‌یابد. همان طور که می‌دانیم همه‌ی مواد پیرامون ما دارای سه بعد هستند. اگر یک بعد ماده تا مقیاس نانو کوچک شود اما دو بعد دیگر در مقیاس بزرگ باشد، ساختاری پدید می‌آید که آن را چاه کوانتومی می‌گوییم. هر گاه دو بعد ماده تا مقیاس نانو کوچک شود اما یک بعد دیگر در مقیاس بزرگ باشد، ساختار حاصل را سیم کوانتومی می‌گوییم. و در نهایت، هر گاه هر سه بعد ماده در مقیاس نانومتری قرار گیرد، ساختار حاصل را نقطه‌ی کوانتومی می‌نامیم. در واقع؛ نقاط کوانتومی کریستال‌هایی در حد نانو هستند که ویژگی اصلی آن انتشار نور است. البته باید توجه کنیم که فقط ورود یک یا دو یا سه بعد از ابعاد یک ماده به محدوده‌ی نانومتری، موجب نمی‌شود که ما آن ساختار را کوانتومی بنامیم؛ بلکه این ابعاد باید آن قدر کوچک شوند که خواص ماده از قوانین فیزیک کلاسیک قابل توجیه نباشند و فقط فیزیک کوانتوم بتواند رفتار ماده را توجیه کند.

انواع کوانتوم دات ها

 

1) کوانتوم دات­های فلزی

موادی از قبیل سولفید سرب، سولفید روی، فسفات ایندیوم، آرسنیک ایندیوم، تلورید کاد میوم، سلنید کادمیوم،سولفید کادمیوم هستند که این مواد بسته به اندازه وطول موج معینی از نور،پس از تحریک الکترونها با استفاده از یک منبع خارجی از خود نور ساطع می کنند.

برخی نقاط کوانتومی نیزبه صورت ساختارهای هسته- پوسته هستند؛ نظیر نقاط کوانتومی  CdSe(سلنید کادمیوم) که در هسته قرار داشته وبه وسیله پوسته ای از جنس  ZnS(سولفید روی) پوشیده می­شود و توانایی نشر نور به رنگ­های مختلف را دارد.ویا از فرم­های ویژه ای از سیلیکا به نام ormosil که هسته وپوسته به وسیله لایه ای پلیمری پوشیده می­شوند.

2)کوانتوم دات­های کربنی

این دسته از کوانتوم دات­ها شامل سه دسته گرافن کوانتوم دات، کربن نانو دات و پلیمردات­ها هستند.

کوانتوم دات­های کربنی (CQDs) یک کلاس جذاب از نانوکربن­های  به تازگی کشف شده­اند که شامل نانوذرات شبه کروی گسسته با اندازه کمتر از 10نانومتر را تشکیل می­دهند. آن­ها دارای چند ویژگی مطلوب هستند مانند انتشار نور و وابسته به اندازه و طول موج ، سهولت تولید، زیست سازگاری و مواد اولیه ارزان و فراوان هستند.

در این حوزه به­طور مکرر پیشرفت­های قابل توجهی در طول چند سال گذشته صورت گرفته است. دلیل اصلی گسترش کربن نانودات­ها که اخیرا توجهات بسیاری را به خود جلب نموده اند، فلوئورسانس بسیار قوی آن­ها می­باشد به همین دلیل به آن­ها کربن­های فلوئورسنت نیز اطلاق می­شود.

از زمان کشف اولیه کربن نانودات­ها، مطالعات بسیاری در زمینه روش­های تهیه این نانوساختارها صورت پذیرفته است و گروه­های تحقیقاتی متعددی در تلاش­اند تا به درک بهتری از جایگاه و رفتار نوری این ترکیبات همراه با دست یابی به روش­های سنتز بهتر و گسترش کاربردهای این نانو مواد تازه ظهور دست یابند.

خصوصیات منحصر به فرد کربن نانوکریستال­ها در پزشکی قابل استفاده است، زمینه­هایی مانند تصویربرداری زیستی و حسگرهای نوری. ابعاد کوچک و ویژگی­های زیست سازگاری آن­ها را قادر می­سازد تا به­طور موثر به عنوان حامل­های مؤثر برای تحویل دارو عمل کنند، همچنان که خواص کاتالیزوری و فیزیک­وشیمیایی آنها در چندین زمینه زیست پزشکی کاربرد دارد. همچنین با توجه به این­که اندازه ذرات کربن نانودات­ها کمتر از nm10 می­باشد، باعث افزایش خواص کاتالیزوری به دلیل دارابودن سطح ویژه بالا می­باشند.

مطالعات انجام شده در کربن کوانتوم­دات­ها در جنبه های شیمی، فیزیک، مواد، زیست شناسی و علوم میان رشته­ای در دهه گذشته مورد توجه بوده است. اجزای ساختار کوانتومی، ساختار و ویژگی­های متنوع آن­ها را مشخص می­کنند، به طور معمول، کربن کوانتوم­دات­ها­ حاوی گروه­های کربوکسیلیک اسید روی سطح هستند، بنابراین آن­ها دارای حلالیت عالی در آب و مناسب برای عامل دارکردن با گونه­های مختلف آلی، پلیمری، معدنی یا بیولوژیکی هستند. همچنین نقاط کوانتومی پلیمری، پلیمرهای شبکه­ای یا مجتمع  تهیه شده از مونومر خطی یا پلیمری هستند. این نوع نقاط از تجمع هسته کربن و زنجیر پلیمری متصل شکل می­گیرند.

کوانتوم دات های پایه کربنی به دلیل زیست سازگاری، انعطاف پذیری شیمیایی، هدایت حرارتی و الکتریکی بالا و فلورسانس قوی آن­ها در صنایع مختلف الکتریکی، شیمیایی، تصویربرداری زیستی، دارورسانی، حسگرهای نوری و به عنوان کاتالیزور در واکنش­های شیمیایی کاربرد دارد. از این ترکیبات می­توان به عنوان آنتی یووی در صنایع بسته بندی و همچنین به دلیل خاصیت انتی باکتریال آن­ها در محصولات گندزدا مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به خواص نوری این ترکیبات در مونیتورینگ دارورسانی و همچنین در صنعت در تولید محصولات نوری مانندLEDها مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به خواص هدایت الکتریکی و حرارتی این ترکیبات می­توان از آن­ها به عنوان افزودنی برای تولید رنگ های هادی و رنگ های ضد رادار استفاده کرد. از جمله کاربردهای دیگر این ترکیبات به دلیل وجود ویژگی­های هدایتی می­توان در رسانا کردن پلیمرهای عایق در صنایع لاستیک سازی و یا پلیمرهای بافت مصنوعی استفاده نمود. همچنین با توجه به این خواص هدایتی نانومواد می توان به عنوان افزودنی در روغن های صنعتی برای فزایش راندمان ضریب انتقال حرارتی استفاده نمود

این ترکیبات از روش­هایی که به اصطلاح بالا به پایین  نامیده می­شوند، تهیه می شدند که در آن­ها با استفاده از روش­های برش لایه های گرافیتی در حضور اکسنده های قوی کوانتوم دات­ها حاصل می­­شدند. در سال­های بعد از روش­های جدیدتری از جمله روش­های  الکتروشیمیایی و پلاسمایی برای تهیه این ترکیبات استفاده شد که البته تمامی روش­های ذکرشده به­دلیل هزینه­های بالا و صرف مدت زمان طولانی باعث محدودیت استفاده از این نانوذرات در صنایع مختلف شده است و از آن­جایی که این نانو ذرات ارزشمند به دلیل خواص منحصر به فرد خود جایگاه ویژه­ای در نانوتکنولوژی پیدا کرده اند و می توان گفت آینده نانوتکنولوژی در انحصار کوانتوم دات­هاست، وارد نشدن صنایع مختلف کشور در این حوزه باعث دور افتادن از این  علم پیشرفنه خواهد شد. ولی در سال­های اخیر خوشبختانه روش­های ساده و ارزان تر که به اصطلاح روش­های پایین به بالا نامیده می شوند، طراحی شده­اند که در این روش­ها  از مواد اولیه کربنی برای تولید کوانتوم دات­های پایه کربنی استفاده می­شود، البته این روش­ها هنوز در مقیاس آزمایشگاهی هستند و تولید این کوانتوم دات ها در مقیاس صنعتی می­تواند کمک بسیاری به استفاده از نانوتکنولوژی در صنایع مختلف کشور کند، چرا که تمایل به استفاده از این ترکیبات به دلیل کاربردهای گسترده در صنایع مختلف و پزشکی روز به روز در حال افزایش است.

شرکت شیمی صنعت رشد سهند با داشتن سال ها تجربه در زمینه سنتز و تولید صنعتی کوانتوم دات های پایه کربنی اولین شرکت تولید کننده صنعتی این محصول با تاییدیه نانو مقیاس از معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری در کشور می باشد. همچنین با توجه به کاربردهای بسیار وسیع این ترکیب در زمینه های مختلف، موفق به کاربردی کردن این نانودرات در زمینه سنسورهای زیستی، تصویربرداری زیستی، پلیمر و مهندسی بافت و تولید انواع کاتالیزورهای شیمیایی شده است.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 46 پنجشنبه 15 اسفند 1398 نظرات (0)

امروزه بازاریابی محتوا یکی از پیش‌نیازهای اصلی تبلیغ محصول است. اما در این روش از چه خطاهایی باید خودداری کرد؟

شاید بازاریابی محتوا، مفهوم جدیدی به‌نظر برسد؛ اما این روش از صدها سال قبل کاربرد داشته است. داستان‌گویی یکی از قدیمی‌ترین شکل‌های ارتباطی است. برای مثال بنجامین فرانکلین، با انتشار کتابی به‌نام سالنامه‌ی ریچارد فقیر، به کسب‌وکار چاپ خود کمک کرد.

امروزه، بازاریابی محتوا یکی از پیش‌نیازهای افزایش فروش است. بازاریابی محتوا نه‌تنها بر بهبود کسب‌وکار تأثیر می‌گذارد بلکه سه برابر بیشتر از بازاریابی خروجی به نتیجه می‌رسد و هزینه‌ها را تا سقف ۶۲ درصد کاهش می‌دهد و از نظر نرخ تبدیل، شش برابر سودمندتر از روش‌های دیگر است. بازاریابی محتوا یکی از بهترین روش‌ها برای جلب اعتماد، جذب مخاطب و بهبود خدمات مشتری است. اما اگر می‌خواهید فروش خود را از طریق بازاریابی محتوا بهبود دهید، لازم است از چند خطای متداول دوری کنید.

 

۱) استفاده از دستورالعمل یکسان برای همه

برای افزایش فروش از طریق بازاریابی محتوا، نباید برای تمام افراد از دستورالعمل یکسانی استفاده کنید. برای مثال نیاز به تولید محتوایی برای جذب مخاطب و افزایش مصرف دارید. این کار مانند پختن غذا برای گروه بزرگی از افراد است. ممکن است استیک بپزید اما اگر در میان مخاطبانتان افراد گیاهخوار یا وگان وجود داشته باشند، آن‌ها نمی‌توانند از چنین غذایی لذت ببرند.

۲) تأکید بیش از حد روی فروش

بازاریابی محتوا نوعی دستورالعمل فروش نیست. بلکه به‌معنی اشتراک‌گذاری اطلاعات سودمندی است که بتوانند به پرسش‌های مخاطبان پاسخ دهند یا مشکلات آن‌ها را حل کنند. برای مثال، اگر نیاز به دستورالعمل برگر گیاهی داشته باشید، ممکن است بتوانید در وب‌سایت وسایل آشپزخانه به پاسخ خود برسید؛ اما اگر آن وب‌سایت بدون هیچ دستورالعمل مشخصی، تنها محصولات خود را برای فروش گذاشته باشد چه حسی پیدا می‌کنید؟ شاید به سایت دیگری بروید که اطلاعات مورد نیاز شما را داشته باشد.

پس از ایجاد کتابخانه‌ی محتوایی با اطلاعات سودمند، نگاهی به سازماندهی اطلاعات بیندازید و آن را به گزینه‌ی سودمندی برای مخاطب خود تبدیل کنید. برای مثال شرکت Nurx دارای یک بلاگ معمولی و بخشی برای پرسش و پاسخ است که محتوا را به مرکز اطلاعاتی قابل جستجویی برای عناوین مرتبط با سلامت روابط تبدیل کرده است.

اشتباهاتی که در بازاریابی محتوا نباید انجام داد

۳) نادیده گرفتن کیفیت و بهبود محتوا

در بحث تولید محتوا، تعادل اهمیت زیادی دارد. انتشار سالیانه‌ی پست‌ها کمکی به بهبود محصول یا خدمات شما نمی‌کند. از طرفی انتشار پنج مقاله‌ی غیرآموزنده و پر از اشتباه در روز هم روش مؤثری نیست. در عوض سعی کنید وقت خود را صرف تولید محتوای جذاب کنید حتی اگر هفته‌ای یک بار آن را منتشر کنید. همیشه بهتر است بر کیفیت تمرکز کنید تا کمیت.

۴) نداشتن CTA

فراخوان عمل (CTA)، هدفی ساده دارد: راهنمایی مخاطبان خود برای رسیدن به انتظارات آینده. فراخوان عمل می‌تواند در قالب یک پست، به‌روزرسانی شبکه‌های اجتماعی یا ایمیل باشد. CTA مرتبط برای ترغیب مخاطب به گام‌های آینده، حائز اهمیت است. فراخوان عمل قوی می‌تواند گزینه‌ی «اضافه کردن به کارت» یا «تست سی روزه‌ی رایگان» باشد. در هر صورت CTA به افراد برای ادامه‌ی راه انگیزه می‌دهد.

۵) نادیده گرفتن توصیه‌ها

محتوای کاربری از جمله نقد و توصیه، هرگز نباید نادیده گرفته شوند. محتوای کاربری نه‌تنها به تولید محتوای بیشتر کمک می‌کنند بلکه اعتماد مخاطب را هم افزایش می‌دهند. درواقع براساس بازاریابی هینز و G2، تقریبا ۹۲ درصد از خریداران B2B پس از خواندن نقدی مطمئن به خرید می‌پردازند.

علاوه بر این، توصیه‌نامه‌ها بهتر می‌توانند خدمات، محصولات و مزایای آن را توصیف کنند. توصیه نامه‌ها همچنین می‌توانند تمایز شما از رقبا را پررنگ کنند و از ادعاهای شما در محتویات قبلی حمایت کنند. تأیید شدن از سوی دیگران، هدیه‌ای ارزشمند در بازاریابی محتوا است.

۶) عدم درک چهار گام چرخه‌ی خرید

چهار مرحله در چرخه‌ی خرید وجود دارد: آگاهی، پژوهش، درک و خرید. اولین مرحله‌ی ایجاد آگاهی زمانی است که مشتری از وجود راه‌حل برای مشکل خود آگاه نیست. مرحله‌ی پژوهش زمانی است که مشتری از وجود راه‌حل آگاه است و به‌دنبال اطلاعات می‌رود. سومین مرحله درک است که به مقایسه‌ی محصولات و خدمات اختصاص می‌یابد و در نهایت چهارمین مرحله، خرید است که به‌معنی تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بر راه‌حل است.

۷)از خودراضی بودن

حتی اگر به استراتژی مناسبی برای بازاریابی محتوا دست یافتید، برای دیدن نتایج و جبران زحمات باید عملکرد استراتژی خود را تست کنید. در صورتی که چیزی مطابق انتظارتان پیش نرفت، باید کل دوره را تغییر داده و بر افزایش تغییرها و بهبود کار تمرکز کنید.

علاوه بر این، باید براساس آخرین اخبار و روند‌ها خود را به روز نگه‌دارید. به یاد داشته باشید، مشتری طعم تغییر را می‌چشد؛ فناوری هم با سرعت بالایی در حال تکامل است. در صورتی که از روش‌های منسوخ استفاده کنید و محتوا را روی پلتفرم‌های کم‌طرفدار منتشر کنید، پیشرفت چشمگیری نخواهید داشت. ارتباط ایده‌ها، هم در محتوا و هم در روش‌ها حائز اهمیت است.

بازاریابی محتوا یکی از مؤثرترین روش‌ها برای بهبود کسب‌وکار است اما در صورتی به نتیجه می‌رسید که از خطاهای فوق دوری کنید. اگر مراقب نباشید، حتی سخت‌کوشی شما هم می‌تواند منجر به رکود فروش شود. خروجی ضعیف می‌تواند به‌معنی اتلاف وقت باشد، حتی اگر از بهترین روش‌ها استفاده کرده باشید.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 60 پنجشنبه 15 اسفند 1398 نظرات (0)

اگرچه مکان‌های بسیاری با مسیرهای رشد نویدبخش وجود دارند، اما باور کارشناسان بر این است که چنین دیدگاهی کوته‌بینانه بوده و به این معنا است که باید قهرمان جدیدی ظهور کند و بر قهرمان قبلی سایه اندازد.

در حقیقت، «سیلیکون‌ولی بعدی» وجود نخواهد داشت. درعوض، تحقیقات جدید توسط استارتاپ ژنوم با عنوان گزارش اکوسیستم استارتاپی جهانی در سال ۲۰۱۹ (GSER) اشاره به وجود ۳۰ هاب «بعدی» دارد که به جرم بحرانی رسیده و وضعیت اقتصاد جهانی را تغییر خواهند داد. درحالی‌که هیچ‌کدام از آن‌ها در آینده‌ی قابل پیش‌بینی به بزرگی سیلیکون‌ولی نخواهند بود، هریک به واسطه‌ی سلطه‌ی منطقه‌ای یا پیش‌رو بودن در یکی از زیربخش‌های استارتاپی شکوفا خواهند شد.

در حال حاضر مشخص نیست که چه اکوسیستم‌هایی در نهایت به‌عنوان عوامل تحول جهانی مطرح خواهند شد، اما سرنخ‌های بزرگی وجود دارد. اولین جایی که باید برای تعیین نقاط مهم بعدی به‌دنبال آن باشیم، رتبه‌بندی موجود اکوسیستم‌های استارتاپی است. این گزارش هر ساله ۱۵۰ اکوسیستم پیش‌رو را رتبه‌بندی می‌کند، که از جمع‌آوری داده‌های بیش از یک میلیون شرکت در سطح جهان به‌دست می‌آید. جدیدترین فهرست رتبه‌بندی نشان می‌دهد که سیلیکون‌ولی در صدر است و نیویورک‌سیتی، لندن، پکن، بوستون، تل آویو، لس‌آنجلس، شانگهای، پاریس و برلین در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

معرفی شهرهای استارتاپی جدید تاثیرگذار در اقتصاد جهان

پنج موج در تاریخ توسعه‌ی سیلیکون‌ولی

این ۱۰ قطب پیش‌روی جهانی به دلیل داشتن استارتاپ‌های فراوان و کسب‌وکارهای کوچک، از شهرت خوبی برخوردار هستند. به‌عنوان مثال، نیویورک که جایگاه دوم اکوسیستم‌های استارتاپی را به خود اختصاص داده، دارای بیش از ۹۰۰۰ استارتاپ، یونیکورن‌های متعدد و ارتباطات بین‌المللی بالا (شاخص اندازه‌گیری میزان ارتباطات بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها با سایر اکوسیستم‌های برتر جهانی) است. از طرف دیگر، پکن به‌طور پیوسته در حال صعود در رتبه‌بندی اکوسیستم‌ها است زیرا میزبان بیش از ۱۰۰۰ شرکت هوش مصنوعی است، که یکی از چهار بخش دارای بیش‌ترین رشد در سطح جهانی به شمار می‌رود.

درحالی‌که ۱۰ اکوسیستم اشاره شده در بالا برخی از رهبران شناخته‌شده‌تر در انقلاب جهانی استارتاپی هستند، بد نیست به سایر قطب‌های دارای سریع‌ترین رشد نیز نگاهی بیاندازیم. استارتاپ ژنوم این دسته از اکوسیستم‌ها را «اکوسیستم‌های Challenger» می‌نامد و ۱۲ مورد از این دست اکوسیستم‌ها به ترتیب حروف الفبا عبارت‌اند از: هلسینکی (فنلاند)، هانگژو (چین)، جاکارتا (اندونزی)، لاگوس (نیجریه)، ملبورن (استرالیا)، مونترال (کانادا)، مسکو (روسیه)، بمبئی (هند)، سائوپائولو (برزیل)، سئول (کره جنوبی)، شنژن (چین) و توکیو (ژاپن).

در بین این فهرست، می‌توان به لاگوس به‌عنوان رقیب برتر رهبری منطقه‌ای در قاره‌ی آفریقا اشاره کرد. با توجه به اقتصاد گسترده‌تر و شتاب فعلی، شاخص‌های مختلف به این واقعیت اشاره می‌کنند که کسب جایگاهی در میان ۱۰ رتبه‌ی برتر جهانی دور از دسترس نیست. شاخص‌ها حاکی از آن است که این شهر بزرگ‌ترین شهر آفریقا و یکی از شهرهای دارای سریع‌ترین نرخ رشد در جهان و بزرگ‌ترین قطب فناوری در آفریقا بوده و غول‌های جهانی مانند گوگل و فیسبوک در آنجا سرمایه‌گذاری کرده‌اند و وقتی صحبت از راه‌اندازی کسب‌وکارهای موبایل باشد کارآفرینان جوان در راس آن‌ها حضور دارند.

معرفی شهرهای استارتاپی جدید تاثیرگذار در اقتصاد جهان

وقتی صحبت از رهبری در یک حوزه‌ی استارتاپی خاص باشد، مونترال را می‌بینیم که به‌عنوان یکی از نقاط فعال جهانی برای استارتاپ‌های هوش مصنوعی (AI) ظهور می‌کند. از سال ۲۰۱۶، بیش از یک میلیارد دلار در شرکت‌های هوش مصنوعی مستقر در آنجا (از جمله استارتاپ قابل‌توجه Element AI) سرمایه‌گذاری شده و بیشترین تمرکز محققان دانشگاهی هوش مصنوعی را در جهان دارد. همچنین مونترال میزبان کنفرانس NeurIPS، بزرگ‌ترین رویداد سالانه‌ی هوش مصنوعی در سطح جهانی است.

سایر اکوسیستم‌های «Challenger» در این فهرست هنوز برند قدرتمند یا هویت اکوسیستمی خاصی را برای خود ایجاد نکرده‌اند. اما این موقعیت به سرعت در حال تغییر است، بخشی از آن به دلیل سرمایه‌گذاری تهاجمی دولت‌ها است. به‌عنوان مثال، در آسیا و اقیانوسیه، سئول با تعهد اخیر ۱.۶ میلیارد دلاری دولت برای تأمین مالی استارتاپ‌ها تا سال ۲۰۲۲ قابل‌توجه است. کره جنوبی به واسطه‌ی نسبت هزینه‌ی تحقیق و توسعه خود به تولید ناخالص داخلی، که با ۴.۵۵ درصد بالاترین میزان در جهان را دارد، شایان توجه است.

جامعه‌ی جهانی استارتاپی اکنون (نه فقط در سیلیکون‌ولی) به موتور برتر اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی در جهان تبدیل شده است. قطب‌های بعدی، که تا حدودی در این گزارش پیش‌بینی شدند، نقاطی هستند که بخش عمده‌ای از این رشد در آن‌ها در حال اتفاق است و مکان‌هایی هستند که اقتصاد جهانی در آن‌ها بازسازی خواهد شد؛ به‌ویژه در زمینه‌های تولید پیشرفته، فناوری کشاورزی، هوش مصنوعی و بلاک‌چین.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 37 پنجشنبه 15 اسفند 1398 نظرات (0)

رویکرد استارتاپ ناب (Lean Startup) یکی از موضوعات خبرساز و پرطرفدار در سیلیکون‌ولی بود.

استارتاپ‌های متعددی با تکیه بر آموزه‌ها و روش‌های این روش، از نتایج آن ابراز خشنودی می‌کردند. درواقع نتایج فضای استارتاپی هم تاحدودی مفید بودن رویکرد استارتاپ ناب را تأیید می‌کنند.به‌هرحال، این روش هم مانند بسیاری از روش‌های کسب‌وکاری دیگر، مزایا و معایب خود را دارد که پیش از پیاده‌سازی نهایی باید به آن‌ها دقت داشت.

رویکرد استارتاپ ناب دو مشکل اساسی دارد. اولین مشکل استارتاپ ناب، در تأکید بر نظرسنجی و دریافت بازخورد سریع از مشتریان دیده می‌شود.بنیان‌گذاران با استفاده از این نکته، پس از توسعه‌ی مدل اولیه‌ی MVP به‌دنبال بازخورد از سوی مشتریان می‌روند تا نظر و نیاز آن‌ها را دریافت کنند.

در چنین وضعیتی، تیم استارتاپی روی بهبود مستمر محصول خود متمرکز می‌شود تا نیازهای کنونی مشتریان را برطرف کند؛ درنتیجه آن‌ها احتمالا از تمرکز بر پیش‌بینی نیازهای آتی و چشم‌اندازهای محصول و شرکت خود غافل می‌شوند.مشکل دوم رویکرد استارتاپ ناب در پرسش‌هایی است که به‌عنوان راهکار شناخت کسب‌وکار مطرح می‌کند.

استارتاپ ناب می‌گوید ابتدا باید مشتریان خود را بشناسید. ازطرفی، در دنیای کسب‌وکار، علاوه بر شناخت مشتری، آگاهی داشتن از چرایی موفقیت و چگونگی انتخاب شدن از سوی مشتریان نیز اهمیت دارد.

نویسنده‌ی مطلب منبع در رسانه‌ی دانشکده‌ی کسب‌وکار هاروارد، اتان مولیک، استاد کارآفرینی است.او به‌خاطر شغل خود عموما ارائه‌های متعددی را از زبان بنیان‌گذاران استارتاپی می‌شنود.

به‌علاوه بسیاری از آن‌ها تصور می‌کنند که کارآفرینی فرایندی شامل بدیهه‌سازی و ابتکار است و نمی‌توان آن را در دانشگاه‌ها آموزش داد.

به‌هرحال مولیک به‌خاطر شغل خود ارائه‌‌های بسیار زیادی را می‌شنود و به این تصمیم رسید که راهی برای آموزش در جهت موفق‌تر شدن استارتاپ به بنیان‌گذاران توسعه دهد.در دهه‌ی گذشته، رخدادهای مهمی در اکوسیستم استارتاپی رخ داده‌اند و می‌توان از آن‌ها در منابع گوناگون آموزشی استفاده کرد.

بررسی مزایا و معایب رویکرد استارت آپ ناب

اولین رخداد دهه‌ی گذشته، معرفی و گسترش رویکرد استارتاپ ناب بود که استیو بلانک و اریک ریس، پیش‌گام آن بودند. به‌طور خلاصه می‌توان رویکرد استارتاپ ناب را آموزه‌ای با هدف عمل‌گرا کردن استارتاپ‌ها دانست.

بنیان‌‌گذاران در این روش باید کار خود را با درک فرضیات پشت کسب‌وکار شروع کنند؛ درکی که با توسعه‌ی یک ابزار به‌نام بوم مدل کسب‌وکار به دست می‌آید.

تکیه بر پیش‌بینی‌های بوم مدل کسب‌وکار، برای توسعه‌ی ایده کافی نیست

در مطالب آموزشی متعدد به طراحی بوم مدل کسب‌وکار اشاره کردیم که شامل پر کردن ۹ کادر اختصاصی شامل موضوعاتی همچون «ارزش‌‌های پیشنهادی»، «بخش مشتری» و موارد دیگر می‌شود.

بنیان‌‌گذاران با تکیه بر بوم مذکور، پرسش‌های خود از کسب‌وکار آینده را به فرضیه‌های قابل آزمایش تبدیل می‌کنند و سپس یک نمونه‌ی اولیه‌ی قابل قبول (موسوم به MVP) برای آزمایش فرضیه‌ها توسعه می‌دهند. اگر آزمایش‌ها نشان‌دهنده‌ی صحیح بودن فرضیه‌ها باشند، درنتیجه ایده و رویکرد مورد نظر را می‌توان مناسب دانست.

در غیر این‌صورت باید چرخش (یا پیووت) در مسیر استارتاپ رخ دهد که با تکیه بر بازخوردهای دریافت‌شده، به‌صورت بهینه‌سازی محصول یا بازار هدف انجام خواهد شد. بنیان‌گذاران در مسیر مذکور ترکیبی از محصول-بازار را مورد بررسی و اکتشاف قرار می‌دهند تا درنهایت به نیاز واقعی برای محصول خود دست پیدا کنند.

همان‌طور که گفته شد، رویکرد استارتاپ ناب، رخدادهای متعددی را در سیلیکون‌ولی به‌همراه داشت و استارتاپ‌ها از آن استقبال کردند.

به‌علاوه آموزش آن نیز بسیار آسان بود و به موضوع اصلی فعالیت شتاب‌دهنده‌های استارتاپی و کلاس‌های کارآفرینی در سرتاسر جهان تبدیل شد. البته، استارتاپ ناب تنها رخداد و تغییر مهم استراتژی کسب‌وکار در دهه‌ی گذشته محسوب نمی‌شد و یک انقلاب آرام‌تر با هیاهوی کمتر هم در حال رخ‌دادن بود.

بررسی مزایا و معایب رویکرد استارت آپ ناب

فعالان دانشگاهی که دسترسی بهتری به داده، تکنیک‌های تحلییل پیچیده و رویکردهای جدید داشتند، شروع به رمزگشایی موفقیت استارتاپ‌ها کردند. درواقع آنچه که زمانی خرد متعارف یا دانش عمومی محسوب می‌شد، ازسوی متخصصان به بحث و بررسی گذاشته شد. همین بررسی‌ها، نکات ارزشمندی را پیرامون روش استارتاپ ناب به‌همراه داشت.

اولین دستاورد تحقیقات داده‌ای نشان داد که استارتاپ‌ها باید روش‌های تجربی پیشنهادی از سوی روش استارتاپ ناب را دنبال کنند. گروهی تحقیقاتی در ایتالیا، آزمایشی را روی ۱۱۶ استارتاپ انجام داد. نیمی از آن‌ها آزمایش‌های تجربی استارتاپ ناب را به‌همراه روش‌های علمی آزمایش ایده‌ها و فرضیات آموختند. نیمی دیگر تنها با اهمیت آزمایش آشنا شدند و روش‌های علمی برای انجام بهینه به آن‌ها منتقل نشد. درنهایت گروه اول موفقیت بیشتری را تجربه کردند و درآمد بیشتری هم داشتند؛ درنتیجه شاید بتوان آزمایش‌های سخت‌گیرانه را نکته‌ای مهم و کاربردی در پیشرفت استارتاپ دانست.

درمقابل نتایج بالا، برخی تحقیقات نشان‌دهنده‌ی جنبه‌های خطرناکی از رویکرد استارتاپ ناب بودند. تعدادی از اساتید برجسته‌ی کارآفرینی در مقاله‌ای جدید به دو مشکل اساسی در رویکرد استارتاپ ناب اشاره کرده‌اند که در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

استارتاپ ناب، بنیان‌گذران را تشویق و حتی مجبور می‌کند تا «از دفتر خود خارج شوند» (کنایه از عرضه محصول اولیه و ملاقات مستقیم با مشتری) و هرچه سریع‌تر با مشتریان ارتباط داشته باشند. استیو جابز در جایی می‌گوید: «مشتری وظیفه ندارد که نیاز خود را شناسایی کند.» تمرکز روی دریافت بازخورد سریع از مشتریان درباره‌ی محصول اولیه‌ی قابل‌عرضه، استارتاپ‌ها را متمایل به تغییر و بهینه‌سازی دائمی در محصول و کسب‌وکار می‌کند. درواقع آن‌ها روی نیاز کنونی مشتری متمرکز می‌شوند و از تفکر درباره‌ی آینده‌ی کسب‌وکار و محصول باز می‌مانند.

علاوه بر نکته‌ی بالا، تحقیقات متعدد نشان می‌دهد که نو بودن ایده و محصول، عموما از سوی مشتریان پذیرفته نمی‌شود. کلی کریستنتن در تحقیقی پیرامون «نوآوری ساختارشکن» این ایده را تأیید می‌کند. درواقع اگر استارتاپ، ایده‌ای بسیار نو خاص در بازار داشته باشد، دریافت بازخورد و تأیید از سوی مشتریان دشوارتر هم خواهد بود.

مشکل دوم رویکرد استارتاپ ناب، در ابزار مشهور بوم مدل کسب‌وکار دیده می‌شود. این بوم با وجود مطرح کردن سؤال مهم «مشتریان چه کسانی هستند؟» از سوالی بسیار مهم‌تر غافل می‌ماند: «فرضیه‌ی شما درباره‌ی جهان آینده براساس اعتقاد، ایده و روش خاص‌تان چه خواهد بود؟»

علاوه بر دریافت بازخورد، باید ترسیمی از تأثیرگذاری استارتاپ بر دنیای پیرامون داشته باشید

در ادامه‌ی مسیر طراحی بوم مدل کسب‌وکار، بینش‌ها و چشم‌اندازهای اصلی در ویژه کردن ایده‌ی استارتاپی را در سایه قرار می‌دهند. به‌عنوان مثال اگر نگاهی به مثال‌های متعدد بوم مدل کسب‌وکار لینکدین داشته باشیم، هیچ‌یک از آن‌ها نشان‌دهنده‌ی چشم‌اندازهای اصلی این شرکت همچون شبکه‌سازی و رزومه‌سازی نیستند که موجب موفقیت نهایی شدند. برای توسعه‌ی ایده‌ای پیرامون چرایی خاص بودن استارتاپ، باید به روش‌های علمی رجوع کرد. با مشاهده کردن جهان پیرامون شروع و از مشاهدات خود در مسیر ساخت نظریه‌ای نهایی استفاده کنید؛ نظریه‌هایی که چگونگی تغییر جهان را تحت تأثیر استارتاپ شما نشان دهند.

بررسی مزایا و معایب رویکرد استارت آپ ناب

تحقیقات علمی، روش‌های بهینه‌ای‌ را پیشنهاد می‌دهند که پیاده‌سازی نکته‌های مثبت رویکرد استارتاپ ناب را با پرهیز از گرفتار شدن در نکته‌های منفی به‌همراه دارد. آن‌ها تحقیقی روی استراتژی سازمان‌های بزرگ انجام داده و رویکردی کارآمد را برای عملکردهای استارتاپی پیشنهاد دادند. رویکرد علمی با استراتژی شروع می‌شود. استراتژی را می‌توان پاسخ به چرایی پیروز شدن استارتاپ در بازار دانست. به‌علاوه استراتژی براساس انتخاب‌های بنیان‌گذاران، روش‌های صحیح را برای پیاده‌سازی ایده‌ها پیشنهاد می‌کند. درواقع رویکرد علمی، قدرت تصمیم‌گیری را به‌جای مشتریان به‌ خود بنیان‌گذاران باز می‌گرداند و توسعه‌ی چشم‌اندازهای ساختارشکن و کاربردی را ممکن می‌کند. این رویکرد، می‌تواند قدم بعدی در تکامل دنیای استارتاپی را رقم بزند.

با استفاده از ابزارها و یافته‌های جدید در استراتژی،‌ می‌توان تاحدودی نرخ موفقیت استارتاپ را با آموزش‌های صحیح‌تر به بنیان‌گذاران افزایش داد. درنهایت می‌توان ادعا کرد که استارتاپ‌ها برخلاف رویکرد رایج در روش استارتاپ نوپا، تنها مبتنی بر جمع‌آوری اطلاعات و شواهد نیستند. آن‌ها وابستگی زیادی به آموزه‌های کارآفرینی و رویکردهای آکادمیک دارند که در آموزش کارآفرینان الزامی محسوب می‌شود.

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

farshad بازدید : 53 یکشنبه 11 اسفند 1398 نظرات (0)

کارآفریی چیست و راهکارهای موفقیت در کارآفرینی

امروزه با توجه به نقش مهم استارتاپ‌ها یا کسب‌وکارهای نوپا در توسعه و پیشرفت اقتصاد کشورها، کارآفرینی جایگاه ویژه و متمایزی در دنیای مدرن پیدا کرده است. درواقع، توسعه صنعتی، رشد محلی و افزایش اشتغال، همه و همه به توسعه و رشد کارآفرینی وابسته است.

درنتیجه، کارآفرینان افرادی هستند که بذر توسعه صنعتی را می‌پراکنند و طعم میوه اشتغال، افزایش درآمد، استانداردهای بهتر برای زندگی و رشد اقتصادی جامعه را به مردم می‌چشانند.

در چنین شرایطی، آیا احساس می‌کنید که آشنایی لازم و کافی را با کارآفرینی دارید؟ آیا از همه مزایا و امتیازات کارآفرینی و عواملی که آن را تحت تأثیر قرار می‌دهند آگاهید؟ آیا می‌دانید که چه انواعی از کارآفرین و کارآفرینی وجود دارد؟ چنانچه پاسخ شما به هر یک از این سؤالات منفی یا اینکه با شک و تردید همراه است، کافی است که به مطالعه این مطلب ادامه بدهید، تا درک جامع و مانعی از کارآفرینی به دست بیاورید.

کارآفریی چیست و راهکارهای موفقیت در کارآفرینی

کارآفرینی چیست و کارآفرین کیست؟

کلمه Entrepreneur که در زبان فارسی به کارآفرین ترجمه شده، اصالتاً یک کلمه فرانسوی است که اولین بار در سال 1723 میلادی برای توصیف فردی که با پذیرفتن ریسک اقتصادی و با امید به سودآوری، یک کسب‌وکار را راه‌اندازی و مدیریت می‌کند وارد واژه‌نامه‌های فرانسوی شد.

با این تعریف از کارآفرین، کارآفرینی فرآیند اقداماتی است که یک کارآفرین به‌عنوان شخصی که همیشه به دنبال ایده‌های تازه است، به آن‌ها متوسل می‌شود تا با پذیرفتن ریسک و تردیدهای ذاتی موجود در هر اقدام جدید، از آن ایده‌ها فرصت‌های تازه خلق کند.

کارآفرینی چه ویژگی‌هایی دارد؟

ویژگی‌های خاصی که کارآفرینی را از اقدامات مشابه با آن متمایز می‌کند عبارت‌اند از:

1. کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی و پویا است

کارآفرینی یک فعالیت اقتصادی است، زیرا با نیت ارزش‌آفرینی و کسب سود مالی و از طریق استفاده بهینه از منابع محدود، یک کسب‌وکار جدید راه‌اندازی و مدیریت می‌شود. به‌علاوه، ازآنجایی‌که این ارزش‌آفرینی در میان فضای ناامن کسب‌وکار باید به‌طور مستمر ادامه پیدا کند، لذا کارآفرینی به‌هیچ‌عنوان فضای یکنواختی ندارد؛ بلکه پویا و پرتکاپو است.

2. کارآفرینی همزاد نوآوری است

کارآفرینی مستلزم جستجوی مستمر برای یافتن ایده‌های تازه است. اساساً لازمه بقای کارآفرین، ارزیابی مستمر روندها و اقدامات فعلی با هدف بهینه‌سازی و استفاده از سیستم‌های نوینی است که باعث پیشبرد هرچه بهتر اهداف کسب‌وکار می‌شوند. به‌عبارت‌دیگر، کارآفرینی نیازمند تلاش مستمر در جهت بهبود و بهینه‌سازی است و این تلاش بدون خلاقیت و نوآوری ره به‌جایی نخواهد برد.

3. کارآفرینی به پتانسیل سودآوری وابسته است

منظور از پتانسیل سودآوری، احتمال بازگشت سرمایه یا کسب درآمد ناشی از اقدام مخاطره‌آمیز کارآفرین در جهت تبدیل یک ایده جدید به یک کسب‌وکار واقعی است. ایده‌های کارآفرین در غیاب پتانسیل سودآوری فقط در حد نظریه باقی خواهد ماند.

4. کارآفرینی مستلزم ریسک‌پذیری است

عصاره و جوهر کارآفرینی، تمایل به در آغوش کشیدن ریسکی است که ذاتاً در خلق و اجرای ایده‌های جدید وجود دارد. ایده‌های تازه همیشه با شک و تردید همراه‌اند و چه‌بسا نتیجه اجرای آن‌ها مثبت نباشد، یا فوراً به ثمر نرسند؛ بنابراین کارآفرین برای چشیدن میوه زحمات خود باید صبور و ریسک‌پذیر باشد.

کارآفرینی چه مراحلی دارد؟

کارآفرینی نیز به‌مانند هر اقدام هدفمند دیگری نیازمند طی کردن مراحل خاصی است که این مراحل را به‌طور خلاصه می‌توان به ترتیب زیر بیان کرد:

1. شناسایی یک فرصت

در این مرحله، کارآفرین با خلاقیت و ذهن بازی که نسبت به ایده‌ها و چالش‌های جدید دارد وجود فرصتی را احساس کرده و بازار موجود برای آن را تصور می‌کند. درواقع، کارآفرین در این مرحله به دنبال نیازها، خواسته‌ها، مشکلات و چالش‌هایی است که تابه‌حال به شکل مناسبی برآورده یا حل نشده‌اند.

2. تعیین یک چشم‌انداز

کارآفرین در این مرحله با هدف پیدا کردن روش‌های تازه و نوآورانه برای حل مشکل یا ارضای نیاز موجود، با استفاده از تجربه‌های گذشته و خلاقیت خود ایده پردازی می‌کند. سپس از میان همه ایده‌هایی که شکل می‌گیرند، عملی‌ترین و سودآورترین مورد به‌عنوان بهترین ایده انتخاب می‌شود. در اینجا فرصت‌ها و شرایط مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرد و ارزش محصول یا سرویس مورد نظر، ریسک و امتیازات و فضای رقابت موجود ارزیابی می‌شود. در نهایت، یک چشم‌انداز جامع برای اجرایی کردن ایده مورد نظر شکل می‌گیرد.

3. متقاعد کردن دیگران

کارآفرین در این مرحله به کمک یک بیزینس پلن (Business Plan یا برنامه کسب‌وکار) تلاش می‌کند تا نظر افراد حقیقی و حقوقی مناسب، ازجمله سرمایه‌گذاران، شرکای توانمند و مؤسسات مالی و اعتباری را جلب کند. در نهایت، یک گروه مقدماتی از افرادی که توانایی تبدیل چشم‌انداز به واقعیت را دارند، تشکیل می‌شود.

4. تأمین منابع مورد نیاز

در این مرحله از کارآفرینی، منابع موردنیاز، ازجمله منابع مالی، اجرایی، نیروی انسانی و اطلاعات لازم تهیه و سازمان‌دهی می‌شود.

5. مرحله اجرایی

پس از تأمین و سازمان‌دهی منابع موردنیاز، نوبت به عملی کردن ایده‌ها و راه‌اندازی کسب‌وکار می‌رسد. طبیعتاً پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌ها به شوق و انگیزه و تلاش مضاعفی نیاز خواهد داشت.

6. تغییر و تطبیق 

نظارت، جرح‌وتعدیل و تطبیق با شرایط بازار ازجمله ضرورت‌های انکارناپذیر کارآفرینی است. اجرای تغییرات موردنیاز مستلزم وجود منابع مالی و انعطاف‌پذیری نیروی انسانی خواهد بود و باید از قبل مدنظر قرار داده شده باشد.

کارآفریی چیست و راهکارهای موفقیت در کارآفرینی

عوامل مؤثر بر کارآفرینی کدامند؟

کارآفرینی یک فرآیند پیچیده است که تحت تأثیر فعل‌وانفعال دامنه گسترده‌ای از عوامل مختلف قرار می‌گیرد. ازجمله مهم‌ترین عواملی که کارآفرینی را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

الف. عوامل فردی مؤثر بر کارآفرینی

عوامل فردی با شایستگی‌ها و توانمندی‌های شخصی کارآفرین در ارتباط هستند:

• ابتکار عمل: کارآفرین بدون نیاز به درخواست یا دستور دیگران دست‌به‌کار می‌شود؛

• فعال و نه منفعل: فرصت‌ها را شناسایی و از آن‌ها بهره‌برداری می‌کند؛

• پشتکار: در هر شرایطی برای غلبه بر موانع تلاش می‌کند و هرگز از موفقیت سیر نمی‌شود؛

• مهارت حل مسئله: توانایی ایده پردازی دارد و به راهکارهای نوآورانه‌ای دست پیدا می‌کند؛

• توانایی متقاعدسازی و جلب نظر دیگران: می‌تواند نظر مشتریان، شرکا و سرمایه‌گذاران را جلب کند و در حفظ و گسترش روابط توانمند است؛

• اعتمادبه‌نفس: قدرت تصمیم‌گیری و اجرای تصمیمات خود را دارد؛

• خودانتقادگری: از اشتباهات خود و تجربه‌های دیگران درس می‌گیرد؛

• مهارت برنامه‌ریزی: در جمع‌آوری اطلاعات، طراحی برنامه‌های مدوّن و نظارت بر عملکرد مهارت دارد؛

• ریسک‌پذیری: مخاطرات را به‌طور حساب‌شده‌ای به جان می‌خرد. این ویژگی ضروری‌ترین توانمندی برای کارآفرینی است.

ب. عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی

منظور از عوامل محیطی، عوامل مرتبط با شرایطی است که کارآفرین در آن کار می‌کند. ازجمله این عوامل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

• فضای سیاسی

• سیستم قانونی

• شرایط اقتصادی

• شرایط اجتماعی

• وضعیت بازار

• امنیت

عواملی مانند اعتراضات سیاسی و اعتصاب، اقدامات و قوانین غیرعادلانه و سیاست‌های غیرمنطقی مالی و پولی سدّی بر سر راه کارآفرینی و لذا رشد اقتصادی محسوب می‌شوند. از طرف دیگر، درآمد بالاتر مردم، اشتیاق جامعه به محصولات و فناوری‌های نوین، نیاز به ابزارهایی برای تسریع ارتباطات و حمل‌ونقل و موارد مشابه باعث تقویت و پیشرفت هرچه بیشتر کارآفرینی خواهد شد.

farshad بازدید : 45 دوشنبه 05 اسفند 1398 نظرات (0)

محصولات دکترواش یکی از بهترین محصولات در حوزه ی شست و شوی خودرو می باشد که با کیفیت عالی و که با سازگار بودن آن برای انواع متریالهای فلزی (جنس فلزات مختلف اعم از آلومینیوم و فولاد و چدن و …) و انواع پوشش های پلیمری و لاستیکی و هیچ گونه خوردگی و آسیبی دیدگی خودرو هنگام شست و شو خود را از دیگر محصولات متمایز ساخته که در این مقاله قصد داریم چند نمونه از محصولات را معرفی نمائیم.

1-شامپو تاچ لس دکترواش

این محصول یکی از تخصصی ترین محصولات برند دکتر واش میباشد. هدف از تهیه این محصول کم کردن زمان شستشو، استفاده از نیروی کار کمتر، صرفه جویی در مصرف آب وبرق ،جلوگیری از آسیب به رنگ خودرو میباشد. استفاده از این محصول با آموزش بسیار آسان تحول جدیدی در خدمات کارواش خواهد بود.

2-مواد توشویی دکتر واش

این محصول یکی از خاص ترین محصولات برند دکتر واش برای مصرف کنندگانی است که حرفه ای میاندیشند. کنسانتره دکتر واش با فرمولاسیون منحصر بفرد خود سازگار با تمامی سطوح داخلی خودرو اعم از پشمی، پلیمری،چرمی ،لاستیکی و … می باشد.

این محصول لذت پاک کردن سطوح را در چند لحظه به مصرف کننده می دهد. این محصول با نسبت 4:1 با آب مخلوط می گردد(4 قسمت آب و یک قسمت مواد توشویی) و با شویندگی خارق العاده خود در مدت زمان کوتاه تاثیر بسزایی در کیفیت توشویی خودرو دارد.

3-واکس داشپورت دکترواش

این محصول یکی از پرکاربردترین سری محصولات خودرویی می باشد که با توجه به گستره کاربرد آن اهمیت کیفیت آن دوچندان میشود. واکس داشپورت دکتر واش از بهترین مواد اولیه فرانسوی تهیه شده است که باعث افزایش طول عمر سطح مورد استفاده می گردد.

این محصول با براقیت بسیار بالا و طول عمر بیش از 20 روز از لحاظ اقتصادی نیز کاملا مناسب میباشد.

با استفاده از ترکیبات آنتی استاتیک در فرمولاسیون این محصول هیچ نوع گرد و خاک بر روی سطح آن قرار نمیگیرد و به کلی بحث بخار شدن در این محصول وجود ندارد.

واکس دکتر واش با داشتن رایحه دلپذیر محیط داخل خودرو را کاملا خوشبو مطبوع خواهد کرد. در این محصول به دلیل وجود ترکیبات شوینده در فرمولاسیون علاوه بر براقیت توانایی پاک کردن سطح داشپورت و دیگر سطوح پلیمری خودرو را دارا میباشد.

4-نانو پودرتاچ لس دکترواش

نانو پودر تاچ لس دکتر واش یکی ازجدیدترین محصولات تخصصی شوینده شرکت می­باشد

طریقه مصرف این محصول: میزان اختلاط پودر با آب سرد 1 درصد می­باشد و 0.5 درصد هم شامپو تاچ لس اضافه می­گردد برای مثال برای 200 لیتر آب ابتدا 2 کیلوگرم از پودر داخل آب سرد به خوبی حل شده و سپس به همراه 1 کیلوگرم شامپو وارد مخزن گردد.

ویژگی های این محصول: قدرت پاکنندگی بسیار موثر- براقیت عالی – عدم لکه گذاری بر روی سطح – عدم ایجاد سفیدک بر روی سطوح الاستیکی و پلاستیکی – عدم استفاده از سود سوزآور و …

 

 

 

جهت مشاهده بیشتر مطالب اینجا کلیک کنید

www.shimisanat.com

تعداد صفحات : 8

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 77
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 35
  • باردید دیروز : 102
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 313
  • بازدید ماه : 578
  • بازدید سال : 10,675
  • بازدید کلی : 21,580